عبدالجبار کاکایی
ترانه - ( زائر امام رضا (ع))
*
دنیا تاریکه یه جوری
که نه فانوسه نه مهتاب
دلمُ به کی ببندم
ته این دهکده ی خواب
اگه یه اتاق کوچیک
اگه یه پنجره باشه
پای اسم کی بمونم
که برام خاطره باشه
دنیا تاریکه یه جوری
که چشامُ هم می ذارم
تا که دستمُ بگیری
پامُ تو حرم می ذارم
صحنتون پر از پرنده
آفتاب صلات ظهره
زیر گنبد طلاتون
سر عاشقا رو مهره
برج کاشیای رنگی
طاق نصرتای آبی
سایه روشنای آروم
ایوونای آفتابی
پاي حوض نقره پوشت
پيچيده عطر پرنده
سايه ها كوتاهن اما
قد گلدسته بلنده
دنیا تاریکه بجز تو
که چراغ راه دوری
برا هرکی هر چی هستی
برا من سنگ صبوری
تو درست آخر حرفي
اونجا كه ساكته دنيا
خط بين عقل و عشقي
مرز بیداری و رويا
مث بهت يه كبوتر
لب ايوون طلاتم
بين اين همه هياهو
زائر امام رضاتم