منبع چشمه ی هر کلمه که جاری شود از نطق و بیان،

 کام و زبان،

 اسم خداوند عظیم است

 که از لطف و کرم داده به هر نوع بشر عقل و هنر،

 قوت ادراک دو ابرو

و دو گوش و دو بصر

عارض  مانند  قمر،

 سرو قد و موی کمر کاسه سر مدّ نظر،

هوش و بر و دوش و بناگوش و لب نوش و

خط عنبر ریحان دو صف لشکر مژگان،

 دهان پسته خندان ز لب لعل بدخشان

 زصنعش شده منظوم چنان گوهر دندان که یکی پیش خردمند بُود به ز هزاران دُر و مرجان.

 عجب گردن مینا و قد و قامت رعنا و خم طرّه و گیسوی گره

 در گره و زلف معنبر که فزونست به رنگ ازشب یلدا.

 و زهی خالق یکتا

 که ازآنست هویدا همه اشیاء،

 جمیع همه لولوء لا لا.

 یاقوت وعقیق یمن و لعل بدخشان،

 چه در دشت و بیابان چه در بحر عیان گوهر رخشان،

 همه لولو شهوار. کسی کو که تماشا بکند حکمت اسرار خدا را؟...