علیرضا خسروی

به جای نان "جان داد"

وبه جای آب "خون سرخش را"

بابایی که می دانست

قدر آب ونان این خاک را

زیتا رضایی

 

بهار که نباشد، هیچ فصلی زیبا نیست، حتی پاییز.

علی کاملی

 

 

افتاد...

عکس دست تو

روی لب فرات.

 

 

 

سید علی میر افضلی

 

تا تو هستی
شعر گفتن
دست ِ من نیست
تو مرا می‌نویسی.

 

 

علیرضا فولادی

اتفاق کربلا

 

حسین اتفاقی‌ست در ما،

یزید اتفاقی‌ست در ما؛

کدامیم آیا؟

 

 

ابوالقاسم صلح جو

 

حافظۀ"حافظ"  به یاد می آورد ما را

 
فالی بگیر  در حافظیّه

علیرضا خسروی

حتی خورشید هم

در آسمانِ خیمه ها اشک می ریخت

وقتی که...

دلگیر ترین غروب دنیا در راه بود


(تقدیم به سیدالشهدا ع)